بیش از ۲۵ سال است که جاشوا والاس شاهد تغییر شهر شیکاگو در اطراف خود بوده است و همراه با آن، واقعیتهای کار پلیس نیز تغییر کردهاند. زمانی که او کارش را شروع کرد، بیشتر گروههای جنایی آشکارا فعالیت میکردند. آنها قلمرو خود را مشخص میکردند، از روالهای آشنا پیروی میکردند و به شیوههایی رفتار میکردند که هر افسر باتجربهای میتوانست پس از گذراندن مدتی در محله، آنها را شناسایی کند.
امروز، کار او بسیار متفاوت به نظر میرسد. والاس اکنون در گروه شبکههای جنایی در اداره مبارزه با تروریسم پلیس شیکاگو خدمت میکند، جایی که گروههایی که او بر آنها نظارت میکند با سرعتی که در اواخر دهه ۹۰ تصورش دشوار بود، شکل میگیرند، سازگار میشوند و ناپدید میشوند.
او بر تحقیقاتی نظارت میکند که به همکاری بین آژانسهای فدرال، ایالتی و محلی متکی است، و بخش زیادی از آن کار شامل دنبال کردن مکالمات در برنامههای رمزگذاری شده، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و کانالهای بازی است که جایگزین تعاملات رو در رویی شدهاند که افسران قبلاً به آنها متکی بودند.
وقتی او تفاوتهای بین آن زمان و اکنون را توصیف میکند، مسیر حرفهای او آسانتر قابل مشاهده میشود. فناوری نحوه شکلگیری، ارتباط و استخدام شبکهها را تغییر داد و فعالیت آنها سریعتر و پیشبینی آن دشوارتر شد. همانطور که کار تغییر کرد، او نیز با آن سازگار شد و مهارتهای خود را با تکامل تهدیدات اطرافش و افزایش مسئولیتهایش گسترش داد.
او توضیح داد: "من دیگر به این گروهها به عنوان عملیاتهای خیابانی نگاه نمیکنم و شروع به دیدن آنها به عنوان اکوسیستمهای دیجیتالی کردم که اتفاقاً با خیابان در ارتباط هستند."
والاس در هر تغییری آموخت که موفقیت در پلیس مدرن چه چیزی نیاز دارد. با حرکت سریعتر از همیشه شبکههای جنایی، رهبران باید در حقیقت پایدار بمانند و مایل باشند با واقعیتی که درست در مقابل آنها در حال شکلگیری است، تغییر کنند.
او گفت: "نیروهای انتظامی باید برای شبکههایی که در زمان واقعی تکامل مییابند آماده باشند. جدایی سنتی بین کار سایبری و خیابانی باید از بین برود. این تغییر در طرز تفکر چیزی است که مرا در طول حرفهام همراهی کرد و این چیزی است که آینده میطلبد."
دیدن جرم از طریق یک لنز مدرن
همانطور که والاس عمیقتر وارد کار تحقیقاتی شد، درک او از جرم مدرن کمتر توسط نظریه و بیشتر توسط آنچه در مقابل او اتفاق میافتاد، شکل گرفت. الگوها خود را در جزئیات کوچک نشان دادند و با فرضیاتی که او قبلاً درباره گروههای جنایی داشت، مطابقت نداشتند. هرچه زمان بیشتری را صرف مطالعه رفتار آنها میکرد، بیشتر متوجه میشد که چقدر سریع از یک نوع جرم به نوع دیگر حرکت میکنند.
او گفت: "آنچه امروز شبیه یک گروه مواد مخدر به نظر میرسد، فردا سرقت خودرو انجام میدهد و روز بعد جرم خردهفروشی. آنها با منظره مانند یک بازار باز رفتار میکنند و مدام خود را با هر چیزی که با کمترین قرار گرفتن در معرض دید، سود میآورد، تطبیق میدهند."
او همچنین توجه بیشتری به نحوه کشیده شدن افراد جوانتر به این فضاها داشت.
بسیاری از مشارکت آنها از آنلاین شروع شد، مدتها قبل از اینکه حتی با کسی به صورت حضوری ملاقات کنند. انتخابهای آنها اغلب بیشتر منعکسکننده فرهنگ دیجیتال بود تا محلههایی که از آنجا آمده بودند، که لایه دیگری از پیچیدگی را به درک مشارکت آنها اضافه میکرد.
در تحقیقات، ابزارهایی که مجرمان استفاده میکردند نیز به همان سرعت در حال تغییر بودند. برخی برای نظارت بر زمانهای پاسخ پلیس به پهپادها یا ضد نظارت متکی بودند. دیگران با هوش مصنوعی برای پنهان کردن هویت خود یا دستکاری اطلاعاتی که افسران به آن وابسته بودند، آزمایش میکردند. اینها تهدیدهای نظری در افق نبودند، بلکه تاکتیکهایی بودند که در پروندههای فعال ظاهر میشدند.
او گفت: "این روندها در حال تسریع هستند، نه در حال ظهور."
نگه داشتن خط وقتی مهم است
اکنون در یک موقعیت سطح بالا، جاشوا والاس معتقد است که اثربخشی او به عنوان یک رهبر به این بستگی دارد که چقدر خوب میتواند با چالشبرانگیزترین لحظات برخورد کند. عملیاتهای پیچیده، فشار عمومی و تغییرات ناگهانی در داخل اداره، همگی عزم او را آزمایش کردهاند. او دریافته است که تنها راه عبور از این موقعیتها، پایبندی خود به سه ارزش اصلی است.
او به اشتراک گذاشت: "من هر تصمیمی را به سه غیرقابل مذاکره لنگر میاندازم. مشروعیت، وضوح ماموریت و مالکیت پیامد."
اگر تصمیمی اعتماد عمومی را تضعیف کند یا خارج از محدوده قانون باشد، او آن را نشانهای میبیند که برنامه نیاز به هدایت مجدد دارد. وقتی یک عملیات همزمان سؤالات قانونی، اخلاقی و عملیاتی را به همراه دارد، او به اصول اولیه بازمیگردد، از میان سر و صدا عبور میکند و آنچه را که نمیتوان به خطر انداخت، شناسایی میکند.
او توضیح داد: "وضوح ماموریت به دنبال میآید. مشکل را به هدف، اختیاری که تحت آن فعالیت میکنید و محدودیتهایی که هم از جامعه و هم از افرادی که کار را انجام میدهند محافظت میکند، تقلیل دهید."
اصل نهایی که او به آن متکی است، مالکیت پیامد است. اگر او نتواند آشکارا یک تصمیم را توجیه، دفاع و پاسخگویی کند - هم در انظار عمومی و هم با جزئیات کامل - پس میداند که انتخاب اشتباهی است.
والاس گفت: "وقتی این لنگرها تنظیم شدند، بقیه ساختاری میشود. ابهام را از بین ببرید، منطق را مستند کنید، نظارت را تقویت کنید و اطمینان حاصل کنید که هر مرحله عملیاتی قابل ردیابی و قابل دفاع است."
او معتقد است که این نحوه محافظت رهبران از یکپارچگی تیم، حفاظت از اعتبار آژانس و اطمینان از ادامه کار بدون مصالحه است.
او گفت: "نقاط فشار اخلاقی با امید مدیریت نمیشوند. آنها با انضباط و شفافیت مدیریت میشوند."
در زمانهای بررسی عمومی، والاس حتی بیشتر به آن اصول متکی است و درک میکند که چقدر سریع شک و تردید میتواند در داخل یک اداره گسترش یابد وقتی فشار اطراف سازمان تشدید میشود. افسران شروع به سؤال از خود میکنند و در لحظاتی که فقط کارشان را دشوارتر میکند، تردید میکنند.
از طریق تجربه، او آموخته است که راه درستی برای مدیریت این موقعیتها وجود دارد که با صادق و رک بودن شروع میشود.
او توضیح داد: "روحیه زمانی حفظ میشود که مردم باور داشته باشند کارشان هنوز مهم است و رهبرشان ثابت قدم است. من بر ارائه حقیقت بدون نمایش، ماموریت بدون تحریف و انتظار بدون عذرخواهی تمرکز میکنم. تیمها به وضوح پاسخ میدهند."
والاس به تیمهای خود یادآوری میکند که کارشان از قربانیان، جوامع و ثبات کلی شهر محافظت میکند. به این ترتیب، مسئولیت اصلی آنها حتی زمانی که یک موقعیت پرتنش باعث ناراحتی موقت میشود، در مرکز توجه باقی میماند.
او همچنین اطمینان حاصل میکند که سرپرستان هماهنگ هستند و تشخیص میدهد که مسائل داخلی میتواند آسیبزاتر از انتقادات خارجی باشد.
او گفت: "هرچه سریعتر سردرگمی را از بین ببرید، تیم سریعتر خود را بازیابی میکند."
مهمتر از همه، او با تیمهای خود حاضر میماند، همیشه آماده پاسخ به سؤال یا پاسخ به تماس است. از نظر او، غیبت یک رهبر میتواند مردم را بیشتر از هر چیزی که خارج از اداره اتفاق میافتد، تکان دهد و او میخواهد افسرانش بدانند که هرگز انتظار نمیرود بار را به تنهایی به دوش بکشند.
حفظ همکاری معتبر در هر مرحله
بخش قابل توجهی از کار والاس به همکاری متقابل بین آژانسها بستگی دارد و او از نزدیک دیده است که این روابط چقدر میتوانند بر سرعت و قدرت یک تحقیق تأثیر بگذارند. برخی از مشارکتها مشکل دارند، نه به این دلیل که مردم تمایلی به همکاری ندارند، بلکه به این دلیل که وقتی مطمئن نیستند که اطلاعات آنها پس از خروج از دستشان چگونه مورد استفاده قرار میگیرد، تردید میکنند.
او اشاره کرد: "این تردید شکافهایی ایجاد میکند. این شکافها به فرصتهای از دست رفته، کار تکراری و آسیبهای قابل پیشگیری تبدیل میشوند. عنصر نادیده گرفته شده، اعتماد اطلاعاتی منضبط است."
در تیمهای خود، او سخت تلاش میکند تا با اعمال استانداردهای سختگیرانه برای نحوه مدیریت اطلاعات، این اعتماد را ایجاد کند. افسران او قبل از ارسال اطلاعات، آنها را تأیید میکنند، نحوه استفاده از آنها را مستند میکنند و زنجیره محکمی از پاسخگویی را حفظ میکنند.
او خاطرنشان کرد: "وقتی شرکا این سطح از انضباط را میبینند، بدون تردید مشارکت میکنند."
والاس همچنین اطمینان حاصل میکند که افسران او میدانند اختیارات آنها از کجا شروع و به کجا ختم میشود، چارچوبهای قانونی که تحت آن فعالیت میکنند و هدف پشت هر تبادل اطلاعات. این دانش باعث میشود عملیاتها تمیز، معتبر و همسو با نقش هر آژانس باشند.
برای او، همکاری مؤثر به اثبات مکرر این موضوع برمیگردد که اطلاعات به اشتراک گذاشته شده به طور مسئولانه مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این نوع اعتماد به نفس برای کسب زمان نیاز دارد و برای حفظ آن به دقت مداوم نیاز است، به همین دلیل او آن را به عنوان بخشی از همکاری میبیند که بیشتر آژانسها آن را دست کم میگیرند.
تعریف والاس از تأثیر
وقتی جاشوا والاس به آنچه در ادامه حرفهاش مهمترین است فکر میکند، افسرانی که به آنها مربیگری کرده و جوامعی که به آنها خدمت کرده است به ذهنش میآیند. او امیدوار است که به عنوان یک رهبر صادق و ثابت قدم که بر ساختن افراد اطراف خود تمرکز داشته است، به یاد آورده شود.
او به اشتراک گذاشت: "میخواهم افسران بگویند که زیر نظر کسی خدمت کردهاند که به آنها حقیقت را گفته، خط را نگه داشته و هرگز از آنها نخواسته است که برای انجام کار، هویت خود را به خطر بیندازند. میخواهم به یاد داشته باشند که من انضباط را انتظار داشتم، پاسخگویی را میخواستم و هنوز وزن انسانی کار را درک میکردم."
وقتی صحبت از جامعه میشود، او امیدوار است که مردم بگویند احساس محافظت، شنیده شدن و حمایت شدن به دلایل درست را داشتهاند.
او تأمل کرد: "مسیر من توسط افرادی شکل گرفته است که به من نشان دادند رهبری واقعی وقتی فشار بالاترین است، چگونه به نظر میرسد. اگر چیزی ماندگار باشد، میخواهم همان استاندارد توسط نسل بعدی به پیش برده شود."
بیشتر از Techbullion بخوانید


