بازیابی تاریخ. جوانان یک تور راهنمایی شده از پارک ریزال، لونتا را رهبری می‌کنند تا مردم بیشتری را تشویق کنند تا زندگی قهرمان ملی را به یاد بیاورند. عکس‌ها از The Travelingبازیابی تاریخ. جوانان یک تور راهنمایی شده از پارک ریزال، لونتا را رهبری می‌کنند تا مردم بیشتری را تشویق کنند تا زندگی قهرمان ملی را به یاد بیاورند. عکس‌ها از The Traveling

چرا خوزه ریزال تصمیم گرفت بمیرد؟

2025/12/30 08:00

فراموش کردن آسان است، به ویژه در مه و غبار قبل از جشن‌های سال نو، که در یک صبح اواخر دسامبر بیش از یک قرن پیش، خوزه ریزال با آرامش قابل توجهی به سوی اعدام خود قدم برداشت. این صحنه‌ای چشمگیر است: مردی که به قیام خشونت‌آمیز اعتقاد نداشت، صرفاً به این دلیل که از خیانت به اصول خود خودداری کرد، به پایان خشونت‌آمیزی دچار شد.

با این حال، این اعدام به خودی خود نبود، بلکه زندگی و آثار او بود که تأثیری ماندگار بر روند تاریخ کشور گذاشت.

30 دسامبر، روز ریزال، بیشتر به یک تاریخ قرمز دیگر در تقویم تبدیل شده است که به راحتی بین محبوب‌ترین تعطیلات سال کشور قرار گرفته است. خود این مرد به اسطوره‌ای دور تبدیل شده است و بسیاری از فیلیپینی‌ها نسبت به آنچه او واقعاً نماینده آن است، بی‌حس شده‌اند. اما البته به لطف او، برای برخی، این یعنی یک روز تعطیل پولی دیگر و فرصتی برای خوابیدن و رسیدگی به برنامه‌های لیست تماشا.

باید خواند

'Rizz in Rizal': چگونه تورهای رایگان و جوان‌محور، قهرمان ملی فیلیپین را قابل درک می‌کنند 

علاوه بر این، چه کسی انرژی دارد که به یک شخصیت قرن نوزدهمی اهمیت دهد، وقتی زندگی روزمره به اندازه کافی خسته‌کننده است؟

از قضا، این ممکن است دقیقاً دلیلی باشد که زندگی و مرگ ریزال هنوز امروز اهمیت دارد.

مردی پشت این لحظه

ریزال به سمت مرگش لغزش نخورد. ماه‌ها قبل از اعدامش، کاتیپونان پیشنهاد داد که او را از تبعیدش در داپیتان نجات دهد. آندرس بونیفاسیو حتی از او دعوت کرد که به رهبری انقلاب کمک کند، اما او این پیشنهادها را رد کرد.

استدلال او ممکن است بیش از حد عمل‌گرایانه بوده باشد. او معتقد بود که به دلیل کمبود منابع، هموطنانش برای یک قیام کامل آماده نبودند و این اقدام فقط می‌تواند منجر به خونریزی غیرضروری شود. 

ریزال و کاتیپونان آزادی را از جهات مختلف دنبال می‌کردند، اما در نهایت به سمت یک هدف مشترک حرکت می‌کردند. ریزال به دنبال رهایی از طریق اصلاحات بود، در حالی که کاتیپونان استقلال را از طریق انقلاب دنبال می‌کرد.

علیرغم الهام بخشیدن به انقلاب، ریزال آن را در بیانیه‌ای که در 15 دسامبر 1986 نوشت، آشکارا محکوم کرد و اعلام کرد: "من این قیام را محکوم می‌کنم - که ما فیلیپینی‌ها را بی‌آبرو می‌کند و کسانی را که می‌توانند از هدف ما دفاع کنند، بی‌اعتبار می‌سازد. من از روش‌های جنایتکارانه آن متنفرم و هرگونه نقش در آن را رد می‌کنم و از ته دل برای بی‌خبرانی که فریب خورده و در آن شرکت کرده‌اند، تأسف می‌خورم."

با این حال، حتی زمانی که ریزال متعهدانه به اصلاحات در درون سیستم امیدوار بود، جنبش تبلیغاتی به پرورش یک آگاهی ملی کمک کرد که جدایی از اسپانیا را اجتناب‌ناپذیر ساخت. 

همانطور که مورخ رناتو کنستانتینو در مقاله خود در سال 1972 به نام احترام بدون درک مشاهده کرد، "به جای نزدیک‌تر کردن فیلیپینی به اسپانیا، تبلیغات ریشه جدایی را داد. رانه اسپانیایی‌سازی به توسعه یک آگاهی ملی متمایز تبدیل شد." 

اگرچه ریزال از طریق تجربیات خود و خانواده‌اش، ستم را از نزدیک درک می‌کرد، کنستانتینو او را به عنوان یک فیلیپینی "محدود" توصیف کرد و توضیح داد که او "فیلیپینی ilustrado است که برای وحدت ملی مبارزه کرد اما از انقلاب ترسید و میهن مادری خود را دوست داشت، بله، اما به روش ilustrado خود."

ریزال برای مدت طولانی معتقد بود که جذب با اسپانیا امکان‌پذیر است - و مطلوب است. او هنر، فرهنگ و ایده‌های لیبرال اروپایی را تحسین می‌کرد، اما رویارویی‌های مکرر او با نژادپرستی و بی‌عدالتی منجر به فرسایش برخی از این باور در برخی نقاط زندگی او شد. در طول فشارهای اختلاف زمین کالامبا با کشیشان دومینیکن که خانواده او زمین خود را از آنها اجاره می‌کرد، ریزال شکست جذب را پذیرفت و در سال 1887 به بلومنتریت نوشت که، "فیلیپینی مدت‌هاست که آرزوی اسپانیایی‌سازی داشته و در آرزو کردن برای آن اشتباه کرده است."

ریزال ممکن است، به قول کنستانتینو، "آگاهی بدون حرکت" بوده باشد، اما آن آگاهی اهمیت داشت و انقلاب آن بیداری را به عمل تبدیل کرد.

"به عنوان یک تفسیرگر اجتماعی، به عنوان افشاگر ستم، او وظیفه قابل توجهی انجام داد. نوشته‌های او بخشی از سنت اعتراض بودند که به انقلاب، به یک جنبش جدایی‌طلب شکوفا شد. هدف اصلی او برای ارتقای indio به سطح اسپانیایی‌سازی شبه‌جزیره به طوری که کشور بتواند جذب شود و به استان اسپانیا تبدیل شود، به نقطه مقابل خود تبدیل شد،" کنستانتینو نوشت.

آیا انقلاب می‌توانست بدون ریزال اتفاق بیفتد؟

ریزال زمانی سقوط کرد که اسپانیا در سال 1896 در آنچه اکنون پارک لونتا در مانیل شناخته می‌شود، ماشه را کشید، اما آنچه برخاست چیزی بزرگتر از او بود. اعدام او میل مردم را برای جدایی تشدید کرد، جنبش‌های پراکنده را متحد کرد و به انقلاب حس وضوح اخلاقی بخشید. 

اما بدون ریزال، قیام ممکن است هنوز اتفاق می‌افتاد، به احتمال زیاد به شیوه‌ای پراکنده‌تر، کمتر منسجم و کمتر لنگرانداز.

زندگی و مرگ او منجر به تغییر سیستماتیک شد. این به این دلیل نیست که او به دنبال شهادت بود، بلکه به این دلیل است که او از خیانت به آرمان‌های خود امتناع کرد.

مردن، در نهایت، نسخه‌ای برای میهن‌پرستی نیست.

مورخ آمبت اوکامپو آرامش نگران‌کننده او را در ریزال بدون پالتو (1990) توصیف می‌کند، "ریزال مردی آرام و مسالمت‌آمیز بود که عامدانه و با آرامش برای اعتقادات خود به سمت مرگ قدم برداشت. قبل از اعدامش، ضربان نبض او گویا طبیعی بود. چند نفر را می‌شناسید که حاضرند برای اعتقادات خود بمیرند اگر بتوانند از آن اجتناب کنند؟"

اوکامپو به ریزال به عنوان یک "قهرمان آگاه" اشاره می‌کند زیرا او در تصمیمات خود عمدی بود و کاملاً از عواقب آن آگاه بود.

در نامه‌ای که در سال 1982 نوشت، ریزال خود توضیح داد که چرا انتخاب کرد که خود را نجات ندهد: "علاوه بر این، من می‌خواهم به کسانی که میهن‌پرستی ما را انکار می‌کنند نشان دهم که ما می‌دانیم چگونه برای وظیفه و اعتقادات خود بمیریم. مرگ چه اهمیتی دارد اگر کسی برای آنچه دوست دارد، برای کشورش و برای کسانی که دوست دارد بمیرد؟"

امروز هنوز چه چیزی می‌توانیم از ریزال بیاموزیم؟

ریزال اغلب امروز به عنوان یک قهرمان مقدس و حمایت‌شده توسط آمریکا به یاد می‌آید. بالاخره، میراث فعلی او تا حدی توسط روایت‌های استعماری آمریکا شکل گرفت. تئودور فرند در کتاب خود، بین دو امپراتوری، اشاره کرد که ریزال مورد علاقه بود زیرا "آگوینالدو [بیش از حد] ستیزه‌جو بود، بونیفاسیو بیش از حد رادیکال، مابینی غیرقابل اصلاح."

کنستانتینو حتی صریح‌تر نوشت که، "آنها قهرمانی را ترجیح دادند که بر خلاف سیاست استعماری آمریکا عمل نکند."

با این حال، قهرمان ملی یک عنوان رسمی قانون اساسی نیست و ریزال به آن نیاز ندارد. میراث او به خودی خود ایستاده است. اما انسانی کردن ریزال، به جای تقدیس او، به فیلیپینی‌ها اجازه می‌دهد سؤالات بهتری بپرسند: کدام بخش‌های نمونه او هنوز کاربرد دارند؟ کدام‌ها ندارند؟

کنستانتینو در وظیفه ما: منسوخ کردن ریزال می‌گوید: "اهداف شخصی ریزال همیشه مطابق با آنچه او به نفع کشور می‌دانست بود." منظور او از منسوخ کردن ریزال این بود که تا زمانی که فساد و بی‌عدالتی ادامه دارد، نمونه ریزال مرتبط باقی می‌ماند. هنگامی که این آرمان‌ها واقعاً محقق شوند، میراث او کار خود را انجام داده است و نیازی به یک قهرمان نمادین برای الهام بخشیدن به وجدان نیست.

با این حال، کشور به وضوح از آن وضعیت بسیار دور است. همانطور که ریزال از خیانت به آرمان‌های خود امتناع کرد، امروز از فیلیپینی‌ها خواسته می‌شود که در برابر وسوسه‌ها و فشارهایی که فساد و بی‌عدالتی ارائه می‌دهند، ثابت قدم بمانند. این ممکن است ماندگارترین درس باشد. 

در 30 دسامبر، ملت نه تنها به یاد می‌آورد که ریزال چگونه مرد، بلکه مهمتر از همه، چرا او خود را نجات نداد Rappler.com

فرصت‌ های بازار
لوگو WHY
WHY قیمت لحظه ای(WHY)
$0,00000001262
$0,00000001262$0,00000001262
+4,55%
USD
نمودار قیمت لحظه ای WHY (WHY)
سلب مسئولیت: مطالب بازنشرشده در این وب‌ سایت از منابع عمومی گردآوری شده‌ اند و صرفاً به‌ منظور اطلاع‌ رسانی ارائه می‌ شوند. این مطالب لزوماً بازتاب‌ دهنده دیدگاه‌ ها یا مواضع MEXC نیستند. کلیه حقوق مادی و معنوی آثار متعلق به نویسندگان اصلی است. در صورت مشاهده هرگونه محتوای ناقض حقوق اشخاص ثالث، لطفاً از طریق آدرس ایمیل [email protected] با ما تماس بگیرید تا مورد بررسی و حذف قرار گیرد.MEXC هیچ‌ گونه تضمینی نسبت به دقت، جامعیت یا به‌ روزبودن اطلاعات ارائه‌ شده ندارد و مسئولیتی در قبال هرگونه اقدام یا تصمیم‌ گیری مبتنی بر این اطلاعات نمی‌ پذیرد. همچنین، محتوای منتشرشده نباید به‌عنوان توصیه مالی، حقوقی یا حرفه‌ ای تلقی شود و به منزله پیشنهاد یا تأیید رسمی از سوی MEXC نیست.